صفحه اصلی » گروه » زندگی نامه استاد
نگاهی گذرا به زندگانی فقیه اهل بیت علیهم السلام استاد حاج سید مرتضی خاتمی ...
« آشنایی ما با آقای خوانساری (رحمت الله ) از دوران نوجوانی من است که ایشان پاره ای از تابستان را به خوانسار می آمدند و معروف بود که ایشان عالمی بزرگی و مجتهد و فقیه هستند و از اساتید بزرگ حوزه علمیه قم به شمار می روند یکبار من از پدرم خواستم که ایشان را به خانه دعوت کند. پدر ما به خدمت ایشان می رسند و دعوت می کنند. ایشان یک روز تشریف آوردند منزل ما، این خیلی برای من مهم بود و خیلی خوشحال بودم. ایشان بسیار خوش اخلاق بودند، در اتاق نشستند. آن موقع من از روی رساله توضیح المسائل، مسئله ها را در دفتری نوشته بودم آن دفتر را آوردم و به ایشان نشان دادم با تبسم و خوشرویی آن را باز کردند و نگاه کردند. آنگاه با لهجه اصفهانی که داشتند با مزاح فرمودند : « این رسالتونست ؟ » موقع ظهر ایشان برای وضو جلوی نهر خانه مان آمدند که وضو بگیرند. من از کنارشان تکان نمی خوردم خیلی با دقت وضوی ایشان را نگاه کردم و سعی کردم مثل ایشان وضو بگیرم، این توجه به قدری در من تأثیر داشت که تا الآن هم وضوی من به همان به نحو است.
از آنجا بود که رابطه من با ایشان ترک نشد از ابتدای طلبگی خودم تا به آخر حیات ایشان رابطه ما برقرار بود و از ابتدای طلبگی مشوق و راهنمای من در تمام مراحل بودند و همیشه از من امتحان می کردند و اصلاً نحوه ایشان طوری بود که هر طلبه ای که خدمتشان می رسید، از وی سوال می کردند : « چه می خوانی ؟ » آنگاه از درس های او، او را امتحان می کردند و همیشه توصیه می فرمودند که چه کتابی را بخوان و چه مطالعه ای داشته باش.
یک بار پس از سوالاتی که از من کردند فرمودند : « صلاة حاج آقا رضا را بخوان.» یک بار دیگر فرمودند : « حاشیه مشکینی بر کفایه را بخوان » و همینطور تا اینکه در آخرین بار، امتحان چند ساعتی از من گرفتند و بعد فرمودند : « شما مجتهد هستید و دیگر حرام است که تقلید کنید » به ایشان عرض کردم : « آیا حاضر هستید که این مطلب را در برابر ضریح امام هشتم ( علیه السلام ) شهادت دهید ؟ » چون من خیلی در آن ایام شک در صحت استنباطاتم داشتم و خیلی ترس داشتم که نکند مجتهد نباشم آنگاه فتوی دادن و عمل به آن حرام است و اگر مجتهد باشم عمل به فتاوای دیگران حرام باشد و ... ایشان فرمودند : « بله من حکم اجتهاد شما را در برابر ضریح امام هشتم ( علیه السلام ) می نویسم ».
آنگاه در سفری که به مشهد رفتیم و خیلی از رفقاء هم که خبر را شنیده بودند آمدند و جمع شدند به حرم امام رضا علیه السلام رفتیم که در شب جمعه و شب عرفه ی 1406 هجری قمری بود که در آنجا اجازه ی اجتهاد من را نوشتند ».
ارسال توسط : admin