حدیث روز
پیامبر اکرم (صل الله علیه و آله و سلم): هیچکس حقیقت ایمان را کامل نمی کند مگر اینکه جدال لفظی را رها کند هر چند با او باشد. بحارالانوار ج2 ص 138

پنج شنبه, ۲۱ فروردین , ۱۴۰۴ Thursday, 10 April , 2025 ساعت 21:59:57×
سفر به نجف اشرف
01 تیر 1401 - 23:45
شناسه : 883
بازدید 1802
30
نگاهی گذرا به زندگانی فقیه اهل بیت علیهم السلام استاد حاج سید مرتضی خاتمی ... « در سال پنجاه و هفت هجری شمسی در محضر ایشان به نجف اشرف رفتیم و بیش از یک ماه این سفر به طول انجامید، به دیدار آیت الله العظمی خوئی که رفتیم، از تمام مسئولین دفتر ایشان تا خود آقا، عجیب احترام خاصی به ایشان می گذاشتند. در آنجا ایشان مرا به استاد خودشان حضرت آیت الله العظمی خوئی معرفی کردند و عرض کردند: آقای خاتمی چندین سال است که شاگرد ماست و هر چه خوانده را می تواند درس بدهد. اینجا بود که آقای خوئی اعجاب کردند و تحسین نمودند. بعد ایشان طلب وکالت برای من نمودند که ایشان بلافاصله قبول کردند و من را وکیل خود قرار دادند. بعد آقای خوئی به بازدید ایشان آمدند که این اقدام را معمولا علماء به هم به سطحان خود میگذارند و معمولا به بازدید شاگردان نمی روند ولی این اقدام خاص آقای خوئی اهمیت علمی و عملی ایشان را جلوه می داد. به دیدار مرحوم امام خمینی (ره) در نجف رفتم، ایشان نیز از آقای وثوق جویای احوال شدند و طلب ابلاغ سلام نمودند. در آنجا نیز من راجع به حسینیه خوانسار که اهل منطقه از من تقاضای اداره آنجا را نموده بودند سوال کردم که در آنجا در دهه آخر صفر، همه ساله مراسم تعزیه خوانی برپا می شود، و الان ازدحام جمعیت، باعث شده که حسینیه را خراب کنیم و توسعه دهیم آیا اذن می دهید؟ ایشان فرمودند: « تعزیه خوانسار از قدیم الایام معروف بوده و من نیز در کودکی با مادرم از خمین به آن حسینیه برای حضور در مراسم تعزیه آمده ایم و آقای بحرالعلوم (عالم خراسانی) از دوستان و از هم حجره ای های قدیم ماست و دائماً از اوضاع آنجا با خبرم» آنگاه راجع به توسعه حسینیه فرمودند: « بزرگ کنید » بعد تأملی کردند، سپس فرمودند « بزرگ کنید ». یعنی دو بار بر این مطلب تأکید کردند اینجا بود که وقتی من تأکید و تأیید ایشان را نسبت به آن مراسم تعزیه خوانی دیدم، بعضی تردیدها که در ذهنم بود زائل شد و اراده قوی و جدیدی در من دمیده شد ».
ارسال توسط :
پ
پ